مراغه یکی از قدیمیترین شهرهای ایران و دومین شهر بزرگ استان آذربایجان شرقی است که در کنار رودخانه زیبای صافی و در مشرق دریاچه ارومیه و بر دامنه جنوبی کوه سهند قرار گرفته است.
واژهٔ مراغه پس از فتح ایران توسط اعراب رایج شده و پیش از ورود اسلام این شهر با نامهایی همچون «افرازهرود»، «افرازروح»، «افراهروز» و «افرازهارود» شناخته میشده که بعدها به «ماراوا»، «ماراغا» و «مراغه» تغییر یافتهاست. و بر همین اساس قدمت شهر مراغه به دوره ماد برمیگردد. شهر مراغه در طول سدههای گذشته، همواره بهعنوان یکی از آبادترین و پرجمعیتترین شهرهای آذربایجان و ایران شناخته میشده و پادشاهان توجه ویژهای نسبت به این شهر داشتهاند.
واژهای که امروزه بر این شهر اطلاق میشود، تغییریافتهٔ واژهٔ ترکی «ماراآغا» بهمعنای جایگاه بزرگان است.
در مورد زبان مردم مراغه احسان یارشاطر زبان مراغی را بازماندهٔ زبان مادها میداند و چنین توصیفش میکند: «زبان مراغی، مانند برخی از لهجههای تاتی طارم علیا (هزار رودی و نوکیانی) و اشهاردی و چلی (در رامند) و کرنی و کرلقی (در خلخال) زبانی نسبتاً محافظهکار است و بسیاری از خصوصیات کهنتر لهجههای مادی را حفظ کردهاست»
زبان ترکی با ورود سلجوقیان به آذربایجان و در دورههای بعد، حکومت قرهقویونلوها و آققویونلوها گسترش یافت و در زمان صفویه که زبان دربار ترکی بود به بالاترین پایگاه خود در آذربایجان رسید و زبان همگانی شد.
اوج شهرت نام مراغه به عهد هلاکوخان میرسد. در دوره هلاکوخان و در زمانی که مراغه به عنوان پایتخت برگزیده شده بود با تقاضا و تشویق دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیر الدین طوسی معتبرترین مرکز علمی جهان یعنی رصدخانه مراغه در یکی از تپههای شمال غربی مراغه احداث گردید که قبل از ویرانی یکی از بزرگترین مراکز پژوهشی و نجومی زمان خود در جهان بود.
در قسمتی از مقدمه کتاب آمده:
این منطقۀ زیبا به برکت وجود مردانی چون خواجه نصیر، همیشه مهد پرورش مردان بزرگی بوده که تاریخ و بشریت به وجودشان افتخار کرده است.
در دورههای متأخرتر نیز در حکومت چندین دهۀ خاندان مقدم، مراغه را از صورت یک قصبۀ ویرانۀ دورافتاده، به صورت یک شهر مهم و آباد درآورد. موقعیت سوق الجیشی مراغه و رفت و آمد کاروانها و بازرگانان و جهانگردان و رونق اقتصادی و افزایش ثروت و آبادی و اجتماع شاعران و دانشمندان در این شهر، یک محیط پیشرفتۀ فرهنگی را ایجاد کرد.
دستگاه مقدم، موجب تربیت عدهای از وزیران، فراشان، منشیان، مستوفیان و کارگزاران حکومتی شد که نسل آنها در دستگاه قاجار در مسند امور درخشیدند. از آن جمله احمدخان مقدم که رئیس ایل مقدم و بیگلربیگی آذربایجان بود و در دورۀ جنگهای ایران و روس در کنار عباس میرزا جنگیده، افتخارات بسیاری کسب کرد، افراد مستعد و هوشمندی در پیرامون او گرد آمدند و تربیت یافتند، و کارهای اداری و نظامی را به دست گرفتند. چه بسیار مراغیان که در دربار محمدشاه، فتحعلیشاه و بخصوص در دوره ناصرالدین شاه، به درجات و مقامات بلندی نرسیدند. از آن جمله میتوان از حاج علی خان مراغهای، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه که هر دو سمت وزارت ناصرالدینشاه را داشتند و یا میتوان از حاجی صمدخان، حسامالدوله، سردار مؤید و غیره نام برد. آشنایی با زندگی و نوع اقدامات آنان ما را با تاریخ شهر مراغه آشنا خواهد ساخت.
این کتاب در بر گیرندۀ زندگینامه، آثار و خدماتی است که از دیرباز از مشاهیر و رجال معروف مراغی به یادگار مانده و در تاریخ سیاسی، فرهنگی، هنری و علمی این سرزمین تأثیر داشته است. صدها شخصیت مختلف که هر کدام برای اثبات غنای فرهنگی این شهر سندی مسجل هستند و در صفحات زرین تاریخ این مرز و بوم میدرخشند.
البته راقمین سطور معترفند که این اثر کامل و شامل نبوده و چه بسا از زوایای تاریخ افراد بسیاری کشف شوند یا حتی در دورۀ معاصر نیز ممکن است عدهای از این عزیزان سهواً از قلم افتاده باشند که امید میرود اگر خداوند متعال عمری و توفیقی بیش از این عنایت فرماید، به زودی ویراست جدیدی از آن یا تکملهای و ذیلی بر آن ترتیب داده، دوباره منتشر کنیم.
شماره ثبت این کتاب در کتابخانه شماره 1 مجلس: 565930 میباشد.
نرگس ارقشی-کتابدار کتابخانهی مجلس شورای اسلامی